... !!

 

 

 

مدتیست عجیب کودکیم را میخواهم!!!!

تا جلوی هر مغازه ای پا بکوبم

شاید حس آرامش را برایم بخرند ....

 

*.........................*

طوری خاطره بسازید ..... که بعد از شما هم بتواند زندگی کند...

*.........................*

غرورم را زخمی کنی‌ ، عشقت را سر می‌‌برم

*.........................*

تو مرا... آنقدر آزردی.. که خودم کوچ کنم از شهرت.. بکنم دل ز دل چون سنگت.. تو خیالت راحت.. می روم از قلبت.. می شوم دورترین خاطره در شب هایت تو به من می خندی.. و به خود می گویی: باز می آید و می سوزد از این عشق ولی.. بر نمی گردم نه!!! می روم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد.. عشق زیباست و حرمت دارد.. تو بمان.. دلت ارزانی هر کس که دلش مثل دلت سرد و بی روح شده است.. سخت بیمار شده است.


میترسم از تعبیرشان ، برگرد...

نمیخواهم تعبیر شوند خواب هایی که در نبودت

مرا عذاب میدهند........



من ... میان همهمه های تمام بادهای سهمگین جهان ، میان سیاهیِ این روزهای خاکستری ام .... میان تمام نمیدانم های تو و میدانم های دلم . دارم غرق می شوم ... ندیده بودی تمنای دلم را ؟؟؟ دلم را که تمام بخشیده بودمت... نمیدیدی که عاجزانه میخواست داشتنت را؟ روحم که تازگی ها در پی دل روانه شده بود... نمیدیدی و نمیبینی که بی قراری می کند لحظه های نبودنت را ؟ وجسم... این جسم درد میگیرد و دور خود میپیچد نبودن هایت را ... دار و ندار این روزهای رفته که هیچ . داشته ها و نداشته های این روزهای نیامده هم مال تو . من تنها نشسته ام که ببینم چه میکند رویایت ، نبودن هایت و خاطراتت با دلم ، با روحم و با جسمم. ... برای دلم از نبودن هایت میگویم . به دلم میگویم فراموش کند روزی که آمدی و خواستی معنای روزها و شبهایت باشم..... میدانم بی همسفری در میانه ی راه برایش دشوار است ... میدانم که تاب نمی آورد این همه بی تو بودن را ... بیا دلم .... بیا و باور کن که آن معنای ساده گذشته از چشم های تو..... و قصه ی " تو باش و حکمروای قلعه ی تنهایی هایم باش."... قصه ای بیش نبود.... بیا دلم و باور کن زین پس باز هم منو تو تنهاییم.... باز هم از بهشت رانده شدیم به جرم خوردن سیب... بیا دلم و باور کن این قصه را..

*.........................*

خیلی مواظب باش!!!

اگه باشنیدن صداش دلت لرزید…

اگه از بدی هاش فرار نکردی و موندی…

دیگه تمومه…!!!

اون شده همه ی دنیـــــــــــــــــــات

از ما که گذشـــت ... ولی به دیگری موقــتی بودنت را گوشـزد کن! تا از همان اول فکری به حال جـای خــالیت بکند.....!

*.........................*

  چقدر سفت شده پدال دوچرخه دوستي مان! يا من خسته ام يا شيب زياد شده...... شايد هم تو ديگر رکاب نميزني!

*.........................*


اگر تـــــــــو نبودی عشـــــــــــــــــق نبود


همین طور اصــــــــــــراری برای زندگـــــــــــــــــی


اگر تــــــــــــو نبودی...


زمین یک زیر سیگـــــــــــاری گلی بود


جایـــــــــــی برای خاموش کردن بی حوصلگی هـــــــــــــــا


نفهميدم آمدنت را مات بنگرم، يا رفتنت را حيران بگريم، باد آورده را باد ميبرد قبول، اما دلم را که باد نياورده بود...! اين آخرين بارم بود!! ديگر احساسم را براي کسي عريان نميکنم! ٌصداقت،يعني حماقت 

*.........................*

برگرد و همه را غافل گیر کن، من حتی ، با خدا هم شرط بسته ام... ................. روزهای تعطیل بیشتر از بقیه روزها دلم میگیره چون وقت داری به من فکر کنی ... ولی فکر نمیکنی

*.........................*

اینکه آدم حرفی نمی زند نه اینکه دردی نداشته باشد. از یک جایی به بعد آدم خودش می فهمد که حرف زدن فایده ای ندارد....

*.........................*

این روزهایم به "تظاهر" میگذرد تظاهر به بی‌تفاوتی ، به بی‌خیالی ، به اینکه مهم نیست . . . وچه سخت می‌کاهد از جانم این نمایش لــعــنــتــی . .

*.........................*


می دونی


باید بفهمــــــــی وقتی دلت می گیره ...


تنهایــــــــــــی !


باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی !


باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی !


باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره



لحظه هاي دوري اش را با ساعت شني شمردم....! يک صحرا گذشته است

*.........................*

لتماس مال دیروز بود... مال وقتی که بچه بودیم ... امروز... می خواهی بروی؟ خداحافظ...

*.........................*

یک قانونی هست که میگه : تا قبل از اینکه پرواز کنی هر چقدر خواستی بترس فکر کن شک کن ... ... ... ... ... دو دل شو پشیمون شو اما وقتی که پریدی اگه وسط راه پشیمون شدی بازی رو باختی

*.........................*

چرا هميشه به سلامتي؟؟؟!!!!!! اي تو روح کسي که ما دوسش داريم و دوسمون نداره!!

*.........................*

صبر کن سهراب! گفته بودی قایقی خواهم ساخت! قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم... *.........................*

عاشقم گر نیستی نفرت بورز بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم می کند...

*.........................*

دلم برای قدیمـــیهای یک نــــفـر تنگ شده ... این آدم جدیــــد ، دیــگـــر دل مرا تنگ نــــمی کـند !!! *.........................*

از درد هاي کوچک است که آدم مينالد.... وگرنه درد هاي سهمگين خفه ات ميکنند....! اميدوارم از سکوتم درک کني غوغاي وجودم را! ..................... تو آنی نبودی که فکرش را می کردم، زیرا باعث شدی آنی شوم که فکرش را هم نمی کردم .

*.........................*

من که شاعر نیستم گاهی هذیان هایم آهنگین می شود هر وقت آهنگش بیشتر است بدان درد من عمیق تر است.... و دلم خسته تر .... تنگ تر... بسته تر.... بی نورتر..... بی شورتر.....!!! *.........................* مترسک انقدر دست هایت را باز نکن کسی تورا در اغوش نمیگیرد... ایستادگی همیشه تنهایی دارد! *.........................*

حالم بد میشه از این همه حس متناقض. از دلسوزی های مکرر از ندیدن خودم از اینکه ای وای نکنه الان ناراحت شه از اینکه تنها کسی که بهش فکر نمی کنم خودمم!!!!

*.........................*

این روز ها از کنار من که میگذری احتیاط کن هزاران کارگر در من مشغول کارند روحیه ام در دست تعویض است! *.........................*

اشتباه از من بوده هر بار که ضربه خوردم کوتاه اومدم با خودم گفتم گذشته ها ، گذشته من ببخشم ، اون شرمنده میشه نفهمیدم که اینطوری ضربه ی بعدی رو محکم ترمیزنی !!!

*.........................*

این بار تو بگو که “دوستت دارم” نترس………. من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید. .................. هي تو.....! نيم کيلو باش ولي مرد باش و پا حرفات وايسا!

*.........................*

هربار که مي‌خواهم به سمتت بيایم یادم مي‌افتد ''دلتنگي" هرگز بهانه خوبي براي تکرار يک اشتباه نيست............

*.........................*

معلم براي سفيد بودن برگ نقاشي ام تنبيهم کرد و "همه" به من خنديدند...! اما من خدايي را کشيده بودم که "همه" ميگفتن:ديدني نيست!

*.........................*

بــــــــی انــصــــافــــــ بــــاور کــــن جــوابــــ آن هـمه درد و دل "رفتن و بي اهميت بودنت" نــبـــــود....... *.........................*

به سلامتی کسی که بیخیالمونه ، ولی تو خیالمونه .

*.........................*

ديوار ها هم عاشق ميشوند.....! يادگاري ننويسيد اگر قصد بازگشتن نداريد

*.........................*

هی فلانی! دیگر هوای برگرداندنت را ندارم هر جا که دلت میخواهد،برو...... فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد ،آسمان دلت آنقدر ابری باشد که با هزار شب گریه چشمانت بازهم ارام نگیرد..... خوب که فکر می کنم این روزها دلیل بهتری برای زندگی کردن دارم!

*.........................*

مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟ بـگـذارسـخـت باشم و سـرد!! بـاران کـه بـاریــد... چـتـر بـگـیـرم و چـکـمـه!!! خـورشـیـدکـه تـابـیـد... پـنـجـره ببـندم و تـاریـک !!! اشـک کـه آمـد... دسـتـمـالـی بـردارم و خـشـک !!! او کـه رفـت نـیـشخـنـدی بـزنـم و سـوت

*.........................*

کاری که تو با رابطمون کردی, این روزا "دلار" با "ریال" نکرد! حالا هم منتظر باش هر وقت "ریال" از "دلار" ارزشش بیشتر شد, دوباره تو هم برای من با ارزش می شوی.... 

*.........................*

آدمها ترك كردن را دوست دارند سرشان را با افتخار بالا می گیرند و می گویند ترک کردم سیگار را , خانه را , دوستانم را , معشوقم را اما هیچ کس ترک شدن را دوست ندارد سرِشان را پایین می اندازند و با همه ی غمِ وجودشان میگویند ترکم کردند دوستانم , خانواده‌ام , عشقم می بینــید ؟ ما همان آدمهایی هستیم که ترک می کنیم اما وقتی کسی ترکمان میکند جوری که انگار دنیا به آخر رسیده باشد بغض گلویمان را خفه می کند

*.........................*

هر وقت که بین دوتا انتخاب مردد بودی ..... شیر یا خط بنداز مهم نیست شیر بیفته یا خط.... مهم اینه که اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه ، یه دفعه بفهمی ، دلت بیشتر میخواد شیر بیفته ، یا خط..

*.........................*

همیشه تو گفتن دلم برات تنگ شده ؛ یا دوستت دارم دقت کنین .... بازی با اینجور کلمات بهای سنگینی داره ... !!

*.........................*

تقصیر ما نیست که بر روی حرفهایمان نمی مانیم، ما بر زمینی زندگی می کنیم که هر روز خودش را دور می زند

*.........................*

شبيه شماره اي تنها..روي گوشي همراه... نه نامي...نه نشاني... مدت ها است براي من يك تماس از دست رفته اي

*.........................*

آری سـهـراب تــو راسـت مـی گـویــی آسـمـان مـال مـن اسـت پـنـجـره,فـکـر,هـوا,عـشـف,زمـیـن مـال مـن است امــا... سـهـراب تــو قــضــاوت کــن بــر دل ســنــگ زمــیــن جــای مــن اســت ؟ ........مــن نــمــی دانــم چــرا ایــن مــردم دانــه هــای دلــشــان پــیــدا نــیــســت. صــبــر کــن ای ســهــراب !!! قــایــقــت جــا دارد .... ؟!؟ مــن هــم از هـمـهـمـه داغ زمــیــن بــیــزارم

*.........................*

زن که باشی دوست داری موهایت را دست باد بسپاری که باد در موهایت بپچید و

عطر موهایت را با خودش ببرد همه جا از پیچ و خم های مشامش گذر کند بکارت

مشامش را نشانه رود و مست کند او را ؛ و تو خوشت بیاید که او و باد دست به یکی

 کرده اند که موهایت را نوازش کنند.



زن که باشی خوشت میاید نارنجی بپوشی و موهایت بریزی روی نارنجی تن نما و زیر

 چشمی نگاهش کنی که هیپنوتیزم شده بس که چشمانش نارنجی شده از تو....



زن که باشی خوشت میاید به چشمهایش خیره شوی که با چه لذتی لاک قرمز را

روی ناخن انگشتای ظریفت نقاشی می کند و تو آرام زیر گوشش بگویی کاش

انگشتهایم بیشتر بود....



زن که باشی شیطنت گل میکند که شَنِل بزنی زیر گلویت ... تنت بوی شنل بگیرد و

بایستی جلوی خنکای سرد کولر ... باد از زیر چانه ات سر بخورد از چاک سینه ات رد

شود همه تنت را ببوسد و عطر تنت را پخش کند همه جا و تو حواست نباشد که یکی

 گوشه اتاق گقت ..آآخ



زن که باشی شغلت را نمی دانم ؛ اما عاشقی پیشه ات می شود ... خر شدن کار

هر روزه ات می شود.... خوشت می آید هی گول بخوری؛ هی گول بخوری و اصلا

سیر نشی از این همه گول خوردن و خر شدن و دروغ ها یش را راست پنداشتن ...

خر می شوی یه خر شیر نما...

  سالهاست که معنای این جمله را نفهمیدم (رفت و آمد) یا (آمد و رفت) آدمها میروند که برگردند،   یا می آیند که بروند...؟؟ *.........................* تمام دنیــــــــــا هم که بگویند دوستم نداري بــــاز

عاشق که باشی...

دیگر خودت نیستی...

چشمهایت...

دستهایت...

بوسه هایت...

همه و همه غرق در معشوق میشوند...

عاشق که باشی...

هیچ فرمولی تو را حل نمیکند...

با هیچ منطقی درک نمیشوی...

عاشق که باشی...

کار تمام است...

 

زن جنس عجیبی است!

چشم هایش را که میبندی،

دید دلش بیشتر میشود...

دلش را که میشکنی،

باران لطافت از چشم هایش سرازیر...

انگار درست شده تا ...

روی عشق را کم کند...

میدونستی؟!!!

دختری  که تازه  ظهر از خواب بلند میشه

ژولیده و پولیده!

با لباسای نازک و به هر طرف کش اومده

با چشمای نیمه بازو نیمه بسته!

با پاهای برهنه روی سرامیک

که داره میگرده دنبال دستشویی و غر میزنه...

بغل کردنی ترین موجود دنیاست؟